می خواستم نفرتم را به تو

با رساترین صداها

و شیواترین کلمات

بیان کنم....

اما تصویرت گویای همه چیز بود

تو ناچیزتر از آنی هستی

که لایق نفرتم باشی

حتی ارزش فکر کردن هم نداری

 

 

 

 تو را میخواهم

 حرف هایم پر از خیال است....
خیالهایم پر از حرفهای سکوت و سکوتم پر از خیال حرفهایی است که به دنبال هم
درون حنجره ام اعدام شده اند!


ته خیالم پر از ترس است و ترسم پر از تو! 


تو که در انتهای دو خط موازی خیالهایم به دنبال بی نهایت میگردی..... 


ته خیالم همیشه تو هستی و من میترسم..... 



اما نمیدانم چرا هنوز برای آمدنت فال میگیرم؟!؟
گلوی آدم را

باید گاهی بتراشند

تا برای دلتنگی های تازه جا باز شود.

دلتنگی هایی که جایشان نه در دل

که در گلوی آدم است

دلتنگی هایی که می توانند آدم را خفه کنند. . .


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : پنج شنبه 10 بهمن 1392 | 16:14 | نویسنده : ali2000000 |
.: Weblog Themes By BlackSkin :.