روح از جان بیرون کرده ام و اما تو
 
ای ستاره ی شبهای تیره و تاریکم تنهایم گذاشتی
 
ولی بدان که تا همیشه مرحم و محرم دلم خواهی ماند
 
 و جزء تو
 
هیچکس در کوچه پس کوچه های دلم جایی نخواهد یافت
 
این دل تا بی نهایت تقدیم به توست.
 
تقدیم به تویی که همواره یادت آرامش بخش زندگیست.
 

 

میگذرد روزی این شبهای دلتنگی

 

میگذرد روزی این فاصله و دوری

 

میگذرد روزهای بی قراری و انتظار

 

میرسد همان روزی که به خاطرش

 

گذراندیم فصلها را بی بهار

 

و از ترس اینکه بهم نرسیم

 

شب تا صبح را اشک میریختیم

 

سخت است...

 

نوشته شده توسط ♥ ɱȫȟȜȩɳ ♥ نظرات (27)

رسم زندگی این است روزی کسی را دوست داری

 

و روز بعد تنهایی به همین سادگی او رفته است

 

و همه چیز تمام شده مثل یک مهمانی که به آخر می رسد

 

و تو به حال خود رها می شوی چرا غمگینی ؟

 

این رسم زندگیست پس تنها آوازبخوان

 

......

 

 

ایستادن اجبار کوه بود،

 


رفتن سرنوشت آب

 


افتادن تقدیر برگ

 

و صبر پاداش آدمی...

 


پس بی هیچ چشم داشتی

 

حراج محبت کنیم که

 

همه ی ما خاطره ایم!

 کلمات کلیدی & برچسب ها :عاشقانه ترین وبلاگ,عاشقانه ترین وبلاگ جهان,عاشقانه ترین وبلاگ دنیا,عاشقانه ترین وبلاگ ایران,زیبا ترین دل نوشته ها,زیبا ترین دل  در وبلاگ,نوشته های عاشقانه و غمگین,زیبا ترین دلنوشته های,وبلاگ عاشاقانه,عشق,عـشق,عـشـق,بهترین وبلاگ عاشقانه,وبلاگ شکست عشقی,شکست عتشفی,غـــــــم,شعر های عاشقانه,شعرهای عاشقانه دردناک,زیباترین شعر های عاشقانه,شعر عاشقانه زیبا,عکس های عاشاقانه,عکس عاشقانه,بهترین عکس های عاشقانه,گالری بهترین عکس های عاشقانه,گالری عکس عاشقانه,بهترین عکس های عاشقانه,عشق و حسرت,حسرت دوری,عشق دروغ,یالان دنیا,عشق دروغین,عشق بازی,لاو بترکون,عکس های لاو بترکون +18,eshgh,weblog asheghane,eshgo asheghi,asheghane tarin webloge jahan,andoh,gham,hasrat,dard,shekaste eshghi,zajre eshgh,

 

نوشته شده توسط ♥ ɱȫȟȜȩɳ ♥ نظرات (42)

گاهی تنها بودن بهای ادم ماندن است...

 

اما دگر تنها ماندن بس است و من ادم شدم..

 

اکنون در خلوت تنهایی ام برای نبودنت

 

میگریم...

 

 

ای عزیز جان من!

 

من برای مرگ خود یک بهانه می‌خواهم …

 

یک بهانه پوچ عاشقانه می‌خواهم!

 

از غمی که می‌دانی با تو بودنم مرگ است

 

وبی تو بودنم هرگز!

 

گر بهانه این باشد،

 

من بهانه می‌گیرم …

 

عاشقانه می‌میرم!

نوشته شده توسط ♥ ɱȫȟȜȩɳ ♥ نظرات (13)

عاشق شده یی ای دل غمهایت مبارک


زنجیر جنون ای دل در پایت مبارک


از دیده گهر ریزی از سینه شرر ریزی


لعل و گوهر و یاقوت از خون جگر ریزی


دارا شده یی ای دل دنیایت مبارک


گه عاقل و فرزانه، گه بیخود و دیوانه


گه دیر و حرم گردی، گه بر در بتخانه


حانز شده یی ای دل عقبایت مبارک


از درد نهان سوزی از ناله جهان سوزی


گاه خنده کنی چون گل، گاه همچو خزان سوزی


پیدا شده یی ای دل احیایت مبارک 

 

غم

 

برای دیگران تنـهـا یک نامی

 

و تنهـا نامت بـرای من یک دنیا!

 

دنیـای کــوچکی ست!

 

خلاصه شده در چهار حرف...

نوشته شده توسط ♥ ɱȫȟȜȩɳ ♥ نظرات (12)

خورشید بتابد یا نتابد،

 

ماه باشد یا نباشد،

 

شب و روز من یکی شده ،

 

فرقی ندارد برایم ،

 

همه چیز برایم رویا شده ،

 

عشق تو برایم آرزو شده ،

 

به رویا وآرزو کاری ندارم ،

 

حقیقت این است که

 

دوستت دارم!

 

غم

 

به همان قدر که چشم تو پر از زیبایی است ،

 

بی تو دنیای من ای دوست پر از “تنهایی” است،

 

درد غریبیست “تنهایی” و بی کسی

 

امان از دلی که دلبر ندارد

 

نوشته شده توسط ♥ ɱȫȟȜȩɳ ♥ نظرات (10)

 آنکه می رود فقط می رود

 

ولی آنکه می ماند درد می کشد،

 

غصه می خورد،

 

بغض می کند،

 

اشک می ریزد و تمام اینها روحش را به آتش می کشد

 

و در انتظار بازگشت کسی که هرگز باز نخواهد گشت

 

آرام آرام خاکستر می شود …

 

آری ، این است

 

خاصیت عشق یک طرفه …

 

غم

 

چقدر تازگی دارد برایم...

 

روزهایی که به امید آمدن کسی دل خوش نیستم...

 

و شبهایی که از نیامدنش دلگیر نمیشوم!!!

 

بی کسی هم عالمی دارد...

 

 

نظر بدهید

نوشته شده توسط ♥ ɱȫȟȜȩɳ ♥ نظرات (42)

 

همیشه دروغ گفتن تلخ نیست....!

 

بهم بگو دوسم داری...... 

 

 

عاشقانه

 

 حسادت می کنم به تو… !



که آسان ، که آسوده فراموش میکنی اما فراموش نمی شوی … 

نوشته شده توسط ♥ ɱȫȟȜȩɳ ♥ نظرات (51)

 بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم برایت تنگ شده

فکر نکن بی وفا هستم ، دلم از سنگ نشده...

اعتراف میکنم اینک در حسرت روزهای شیرین با تو بودنم

باور نمیکنم اینک بی توام

کاش میشد دوباره بیایی و یک لحظه دستهایم را بگیری

کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای مرا ببینی

تا دوباره به چشمهایت خیره شوم ،

تا بر همه غم و غصه های بی تو بودن چیره شوم...

کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای نگاهت کنم ، با چشمهایم نازت کنم

در حسرت چشمهایت هستم ،

چشمهایی که همیشه با دیدنش دنیایم عاشقانه میشد

بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم هوایت را کرده

در حسرت گرمی دستهایت ، تا کی باید خیره شوم به عکسهایت ،

هنوز هم عاشقم ، عاشق آن بهانه هایت...

 

http://beauty-of-life.ir/wp-content/uploads/2010/12/love_is-19.jpg

 

میدانستم عاشق بارانی ،

آنقدر اشک ریختم تا خورشید بتابد بر روی سیل اشکهایم ،

تا اشکهایم ابر شود و باران ببارد این اشکهای من است

که بر روی تو میبارد آسمان با دیدن چشمهای من می نالد

عشق همین است و راه آن نفسگیر باز هم میخواهم عشق را با تمام دردهایش،

دردهایی که درد نیست چون دوایش تویی خیالی نیست دلتنگی ها و بی قراری هایش،

چون چاره اش تویی عزیز من تویی، در راز و نیازهایم تنها تویی با تو بودن یعنی همین ،

یعنی من عاشقم بیشتر از تمام عشقهای روی زمین عزیزم خیلی دوستت دارم ،

تنها همین احساس است که در دل دارم این کلام جاودانه را از من بپذیر ،

در روزی که قلبم درونش غوغاست ،

این احساس صادقانه را از من بپذیر ،

در روزی که حال من حال خودم نیست

نوشته شده توسط ♥ ɱȫȟȜȩɳ ♥ نظرات (20)

به من می گفت: انقدر دوستت دارم که اگر بگویی بمیر، میمیرم...

 

 

باورم نمی شد... فقط یک امتحان ساده به او گفتم بمیر...

 

سال هاست درتنهایی پژمرده ام...

 

 

کاش امتحانش نمی کردم...

 

 

کاش می شد سرزمین عشق را در میان گام ها تقسیم کرد.

 

کاش میشد با نگاه شاپرک عشق را بر آسمان تفهیم کرد.

 

کاش می شد با دو چشم عاطفه قلب سرد آسمان را ناز کرد. 

 

کاش می شد با پری از برگ یاس تا طلوع سرخ گل پرواز کرد... 

 

 

نوشته شده توسط ♥ ɱȫȟȜȩɳ ♥ نظرات (18)

مدتـــــهاســـــت،

دلـــــم شــــروعـــــی تــــازه میخـــــواهـــــد

تو بیـــــا ...

 مـــــرا دوبــــــاره آغــــاز کـــــن ... 

 

 

برای خودت زندگی کن...

کسی که تو را دوست داشته باشد با تو می ماند...

برای داشتنت می جنگد...

اما اگر دوستت نداشته باشد به هر بهانه ای میرود...!!!

نوشته شده توسط ♥ ɱȫȟȜȩɳ ♥ نظرات (22)

نـﮧ نمـﮯدآنـﮯ !

هیچکس نمـﮯدآند. . .

پشت این چهره ی آرام در دلم چـﮧ مـﮯگذرد...

نمـﮯدآنـﮯ !

کسی نمـﮯدآند. . .

 این آرامش  ظاهــر و این دل  نـا آرام ،

 چقدر خستـﮧ ام مـﮯکند
. . .

 


 

 از خوب ها بیشتر میترسم...!

 

 آخر..!

 

 یک روز تو خوب  من بودی ...!

نوشته شده توسط ♥ ɱȫȟȜȩɳ ♥ نظرات (11)

تا کی ؟

 

 

  تا کی عاشق باشم و از عشقم دور ؟

 

تا کی اسیر تنهایی هایم باشم و از یارم دور .....؟

 

تا کی باید به خاطر دوری تو اشک بریزم

 

و حسرت آن دستهای گرمت را بکشم...؟

 

 تا کی باید از خدای خویش التماس کنم

 

 

تا تو را به من برساند ،

 

نزدیک و نزدیک تر کند  تا بتوانم تو را در آغوش بگیرم؟...

 

تا کی باید صدای غم انگیز آواز مرغ عشق را بشنوم

 

و دلم برایت تنگ شود؟

 

تا کی باید غروب پر درد عاشقی را ببینم و دلم بگیرد!

 

تا کی باید تنهایی به خورشیدی که آرام آرام

 

به پشت کوه ها می رود را نگاه کنم

 

وتا کی باید لحظه ها و ثانیه ها را یکی یکی بشمارم

 

تا لحظه دیدار با تو فرا رسد؟

 

خسته ام !

 

 یک خسته دلشکسته عاشق بی سر پناه.... عاشقم !

 

یک عاشق دیوانه سر به هوا

.....

 

 

تا کی باید کنج اتاق خلوت دلم بنشینم

 

و با قلم و کاغذ درد دل کنم؟...

 

تا کی باید دلم را به فرداها خوش کنم

 

و پیش خود بگویم آری فردا وقت رسیدن است!

 

تا کی باید در سرزمین عشاق سر به زیر باشم و

 

چشمهای خیسم را از دیگران پنهانکنم؟

 

تا کی باید بگویم که عاشقم ، ولی یک عاشق تنها ،

 

عاشقی که معشوقش در کنارش نیست!

 

تا کی باید به انتظارت زیر باران بنشینم

 

و همراه با آسمان بنالم و ببارم....

 

و تا کی باید با دستهای خالی

 

با آغوش سرد ، با دلی خالی از آرزو و امید ،

 

با چشمانی خیس و شاکی زندگی کنم؟

 

آری تا کی باید تنها صدای مهربان تو را بشنوم

 

ولی در کنار تو نباشم عزیزم!

 

تاکی؟

...

نوشته شده توسط ♥ ɱȫȟȜȩɳ ♥ نظرات (14)

صدای باد را بشنو که آواز کهنه غمگینی می خواند .

می داند که امروز تو را ترک می گویم .

برایم گریه مکن . . .

زیرا قلبم در راهی که می رود خواهد شکست .

خداحافظ عشق من . . .

خداحافظ . . .

خداحافظ ای تنها محبوبم . . .

تا زمانی که مرا به یاد آوری هرگز چندان دور نخواهم بود .

خداحافظ عشق من . . .

 

 

 

 

همیشه به تو وفادار می مانم .

پس مرا در رؤیایت جای ده تا زمانی که پیش تو باز گردم .

ستارگان را در آسمان ببین .

و آنها به هر کجا که بروند با درخشش خود با من خواهند بود .

و من آرزو می کنم که هر چه زوردتر مرا به خانه راهنمایی کند .

خداحافظ عشق من . . .

نوشته شده توسط ♥ ɱȫȟȜȩɳ ♥ نظرات (13)

این روزهــــا زیادی ساکتــــ شده ام


حرفــــ هایم نمی دانم چــــرا به جای گلــــو ،


از چشــــم هایم بیرونــــ می آیند . . .

 

 

راز چشمانت را هیچ کس نفهمید

 

ولی

 

من امروز رازش را فهمیدم

 

راز چشمانت رفتنت بود …

 

 

 

نوشته شده توسط ♥ ɱȫȟȜȩɳ ♥ نظرات (67)

پشت سرت به جای اشک یه کاسه آب می ریزم

 

حالا که رفتنی شدی سفر بخیر عزیزم...

 

این آخرین خواهشمه مواظب خودت باش

 

اونی که جام و می گیره جوونی تو بزار پاش...

 

اسم من و جلوش نیار، بهوونه ای نگیره

 

بهش بگو دوستت دارم بزار برات بمیره..

 

 

 

یادته یادگاری نوشتی رو دیواری

 

که من و دوسم داری و تنهام نمی زاری

 

حالا می خوایی بری من و بزاری تنها

 

منم بدون تو می شم بی خیال دنیا

 

نه که گِله کنم نه

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : پنج شنبه 12 دی 1392 | 1:48 | نویسنده : ali2000000 |
.: Weblog Themes By BlackSkin :.